سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله طراحی صحنه فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله طراحی صحنه فایل ورد (word) دارای 84 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله طراحی صحنه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله طراحی صحنه فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله طراحی صحنه فایل ورد (word) :

شماره سکانس : 1 شماره صحنه : 1
نام صحنه : آشنایی با شخصیت‌ها
زمان : سحرگاه
مکان : خانه گیلانه (کلبه‌ای کوچک)
داخلی : داخلی (شب) خارجی : -
شخصیت اصلی : می گل - گیلانه شخصیت فرعی: رحمان
خرده شخصیت : - سیاهی لشگر: فریاد زنان و مردان –
صداهای مبهم
گریم : می‌ گل و گیلان و اسماعیل گیلانه با لباس روستایی و چهره‌ای تلیده و شکسته نشان ارزنی – رنج دیده و زحمتکش می‌دهد و می گل با چهره‌ای بچه گانه و موهایی آشفته و اسماعیل صورتی رنگ پریده و زرد نشان از دردی نهان دارد.
لباس بازیگر : لباس‌های ساده روستایی مازندران
لوازم صحنه ثابت : قاب پنجره – تخت و بالش
لوازم صحنه شخصی : تبر – لباس سربازی اسماعیل – چوب رخت – هیزم – پتو
اسباب و ادوات : تبر
حیوانات : ندارد
جلوه‌های ویژه تصویری : تصاویری از جنگ – بمباران‌ها و هواپیماهای جنگی
جلوه‌های ویژه صوتی : صدای مهیب انفجار و آژیر قرمز – شلیک ضد هوایی‌ها و صدای جیغ زنان ومردان و کودکان – ضربه‌های بهتر
محل و چگونگی وقوع رویداد در هر مکان : روستای مازندران
خلاصه صحنه : گیلانه یک فیلم دو جلدی است که ابتدا از تاریکی یکدست و غلیظ شبانه شروع می‌شود و در جلد دوم با دشت پوشیده از مه خاکستری به پایان می‌رسد.
خلاصه سکانس : ابتدا با صدای آژیر قرمز و صدای مهیب انفجارهای پی در پی تصویر قطع می‌شود و می گل در خواب ناله می‌کند و گیلانه سعی در آرام کردن او دارد. می گل گریه کنان از خواب پریده و مادر او را نوازش می‌دهد و آرام می‌کند و اسماعیل برادر می گل با قدرت هیزم‌ها را با تبر خورد می‌کند و گیلانه در حالیکه زیر لب دعا می‌خواند و به او فوت می‌کند. آرزوی خوشبختی و تندرستی اسماعیل را از خدا می‌خواهد
شماره سکانس : 2 شماره صحنه : 2
نام صحنه : اسب سواری اسماعیل
زمان : روز
مکان : دشتهای اسپیلی
داخلی : - خارجی : خارجی (روز)
شخصیت اصلی : اسماعیل شخصیت فرعی: -
خرده شخصیت : - سیاهی لشگر: -
گریم : چهره خسته ولی تنومند اسماعیل و صورتی عرق کرده
لباس بازیگر:لباس محلی مازندرانی همراه با چکمه‌های چرم بلند
لوازم صحنه ثابت : -
لوازم صحنه شخصی : لباس محلی بازیگر
اسباب و ادوات : -
حیوانات : اسب
جلوه‌های ویژه تصویری : تاختن اسب توسط اسماعیل
جلوه‌های ویژه صوتی : صدای تاختن سم‌های اسب بر روی دشت
محل و چگونگی وقوع رویداد در هر مکان : دشت‌های اسپیلی مازندران (اسب سواری)
خلاصه صحنه : اسماعیل اسب سواری می‌کند
خلاصه سکانس : عبور اسماعیل از دشت‌های اسپیلی همراه با اسب و با مقاومت می‌تازد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر